میثمی «عبدالله» بود

از شهدای شاخص شلمچه...
عبدالله میثمی
میثمی «عبدالله» بود
زندگینامه شهید حجت الاسلام عبدالله میثمی
حجت الاسلام میثمی در سال ۱۳۳۶ در خانوادهای مذهبی و علاقهمند به اهل بیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام) در اصفهان زاده شد. زادروزش هم زمان با شب شهادت امیر مؤمنان، حضرت على(علیهالسلام) بود. پدرش بر قرآن کریم تفألی زد و بنا به آیه سی سوره مریم، نامش را عبدالله، گذاشت.[1]
مادرش میگوید: «شب بيست و يكم ماه رمضان بود ، شب شهادت حضرت امير علیهالسلام عبدالله در اين شب به دنيا آمد از بيمارستان به خانه آمديم پدربزرگش ، نامی را از قبل انتخاب كرده بود ، ولی پدرش اصرار داشت اسم پسرانش به كلمهالله ختم شود هيچ كدام حاضر نبودند كوتاه بيايند قرار شد با قرآن استخاره كنيم استخاره كرديم ، اين آیه آمد: "انّی عبدالله آتانی الكتاب و جعلنی نبيا". نامش را عبدالله گذاشتيم همانطور كه قرآن راهنمايیمان كرده بود هر كار كه میخواستم به او شير بدهم ، بسم الله را فراموش نمیكردم سعی میكردم با وضو باشم».
عبدالله دوره ابتدایی و متوسطه را با نتایج خوبی به پایان رساند و در دوره دبیرستان هم زمان با تحصیل، در کنار پدرش مشغول کار شد. او از همان دوران نوجوانی، گرایش و علاقهای خاص به مسائل مذهبی و فراگیری علوم دینی از خود نشان داد و به دنبال آن، به کسب معارف دینی روی آورد.
فعالیتهای شهید پیش از پیروزی انقلاب اسلامی
با ورود به حوزه، با ماهیت استبدادی رژیم آشنا میشود و در کنار آموختن علوم دینی، همراه شماری از دوستان، «انجمن دینی و خیریه حضرت رقیه(عليهاالسلام) »؛ «کلاسهای آموزش قرآن» و «صندوق قرض الحسنه» را پایه گذاری میکند و پس از مدتی همین مجالس و محافل به نشستهای مخفی مبارزه بر ضد رژیم تبدیل میشود. از سال ۱۳۵۳ با یاران خود، «ردانی پور»، «حجازی» و «رحمت الله میثمی»، فعالیت پیگیری را برای شناخت و ترویج افکار حضرت امام خمینی شروع میکند. در سال ۱۳۵۳ عبدالله هنگام اقدام سیاسی، به خاطر خیانت یکی از منافقان تحت تعقیب قرار میگیرد و به زندان میافتد، ولی با وجود شکنجههای فراوان خم به ابرو نمیآورد. میثمی در زندان مدتها با کمونیستها هم بند میشود و با آنها به مبارزه ایدئولوژیکی میپردازد. وی محیط زندان را به فضای درس و بحث تبدیل میکند و به زندانیان قرآن میآموزد. نزدیک به سی ماه از عمر عبدالله در زندان میگذرد و سرانجام در سال ۱۳۵۷ با پیروزی انقلاب از زندان آزاد میشود. پس از پیروزی انقلاب شهید میثمی برای ادامه تحصیل به حوزه باز میگردد و با آغاز غائله کردستان راهی این استان میشود و به مبارزه با ضد انقلابها میپردازد و با تشکیل سپاه یاسوج، به ارشاد و سازمان دهی عشایر نیازمند اقدام میکند. پس از سی ماه تلاش خالصانه و پیگیر از سوی نماینده امام خمینی در سپاه، مسئول دفتر نمایندگی امام میشود.
[1] روز تشییع، مسجد امام اصفهان از جمعیت پر شده بود. از یکی از روحانیون، که از دوستان شهید میثمی بود، درخواست شد کمی سخنرانی کند. آن برادر روحانی نقل کرد: مانده بودم چطور شروع کنم. تفالی به قرآن زدم. وقتی قرآن را باز کردم، این آیه آمد: «قال انی عبداله اتانی الکتاب و جعلنی نبیا.»
... و این آیه، دقیقا همان آیه ای بود که وقتی به دنیا آمد، پدربزرگش با تفال به قرآن، نام او را عبدالله گذاشته بود. (نوید شاهد)